سه دوست، كه تقريبا دوران ميانسالي خويش را پشتسر گذاشتهاند، تصميم ميگيرند دست به كاري هيجانانگيز زده و براي استراحت، 15 روز از زندگي خويش را به سفر با قايق بر روي رودخانه بگذرانند. اما به محض شروع سفر، مشكلهاي گوناگون و پيشبيني نشدۀ آنان آغاز ميشود. اين سه، در بيشتر موارد با يكديگر داراي اختلاف نظر بوده و در بسياري اوقات كارشان به جر و بحث ميكشد. اما حقيقت اين است كه با وجود اين، آنها ساعتهاي خوش بسياري را نيز در كنار هم، به يادآوري خاطرات گذشته پرداخته، حكايتهاي فراواني را بازگو ميكنند. در طي اين دو هفته غذاي آنها درون آب ميريزد، خود آنها، بارها و بارها خيس ميشوند، قايقشان به گل مينشيند، با آدمهاي گوناگون روبهرو ميشوند و سرانجام با شادي به شهر خويش بازميگردند.