در دورۀ معاصر، با ورود زنان به قلمرو خلاقيتهاي ادبي، نوع ديگري از داستاننويسي پديدار شد كه خالق قهرمانان آن زنان بودند. بررسي شخصيتپردازي قهرمانان زن در آثار زنان داستاننويس از مباحث پرجاذبهاي است كه نقد «اصالت زن» به آن ميپردازد. نگارنده در اين كتاب با بررسي داستانهاي چهاربانوي داستاننويس ايراني (سيمين دانشور، مهشيد اميرشاهي، شهرنوش پارسيپور، و غزاله عليزاده) نحوۀ شخصيتپردازي آنان را به ويژه در آفرينش قهرمانان زن بيان ميكند. همچنين نشان ميدهد كه قهرمانان زن در آثار زنان داستاننويس در مقايسه با قهرمانان زن در آثار مردان داستاننويس در كدام سوي مرزهاي عقلاني بودن و عاطفي بودن يا آميختگي اين دو جانب انديشه قرار دارند.