ناتواني در حل مشكلات، به سطح تحصيلات و سن ارتباطي ندارد، مهم، آگاهي از روش حل مسئله است كه با تجربه و آگاهي به دست ميآيد. شخص سالم به جاي اين كه مشكلش را رها كند، بدون ترس و هراس و با تفكر و تعقل شروع به حل آن ميكند؛ اگر مسئله قابل حل بود آن را حل ميكند، اما اگر نبود آن را رها كرده و اگر نشد آن را به عنوان يك واقعيت ميپذيرد. اگر راه حلي به نتيجه نرسيد، نبايد مايوس شد، بكله بايد در صدد يافتن راههاي ديگر بود. نگارنده در مجلد شمارۀ نه از مجموعۀ «روانشناسي خودماني» با ذكر مثالهايی و با زبان ساده درخصوص حل مشكلات و تفكر در باب يافتن راهحل مناسب براي آنها همراه با آگاهي و صبوري و عدم نااميدي بحث كرده است.