حقوق شناسي از شناخت اجمالي و كلي اصول و مباني نخستين و آغازين سخن ميگويد كه براي پژوهش و بررسي در رشتههاي گوناگون حقوق به آن نيازمنديم. از آنجا كه دانش حقوق مانند ديگر دانشها، داراي اصطلاحات فني و عبارتهاي ويژه و گه گاه پيچيده، و چندپهلو است، براي دريافت بهتر و درست ادبيات حقوقي و كاربرد آن راه و روش نياز است. اين كار از رهگذر «حقوق شناسي » انجام شدني خواهد بود. در حقوق شناسي از دو جستار جداگانه ولي وابسته به هم گفتوگو به ميان ميآيد: نظريه حق و مفهوم حقوق. بدين گونه، آگاهي از آنچه به گوهر، سرشت، مفهوم و نظريه پردازيهاي دو اصطلاح «حق» و «حقوق» بستگي و پيوستگي مييابد، در بستر باز و گسترده حقوق شناسي جاي ميگيرد. كتاب حاضر در باب «حقوق» مباحثي از اين دست را در بردارد: انسان و حقوق، شناخت، ويژگي و مبناي حق، اركان و گونههاي حق، منابع ايجاد حقوق، شرايط صحت معامله، انتقال و زوال حق، اثبات حق، اقامه دعوي، شاخههاي حقوق خصوصي داخلي، حقوق و دانشهاي پيوسته و همگام، قاعده حقوقي و ويژگيهاي آن، و مسئوليت سرپيچي از قاعده حقوقي.