نگاهي به وضعيت فعلي شهر كهن ايراني، زنگان، و شهر فعلي زنجان نشاندهندۀ واقعيت تلخي است. اگر بتوان مصداق زنگان را بافت قديم و زنجان را بافت مياني و جديد حاشيۀ بافت قديم دانست، ميتوان دو فضاي متضاد را تداعي نمود. زنگان از درون تهي شده و ميپوسد و در گذر زمان از صفحۀ حيات اقتصادي شهر به دور ميماند، همزمان زنجان بيشتر و بيشتر به خود توسعه ميبخشد و اضمحلال زنگان را تسريع ميكند. در حالي كه زنگان منطبق بر هستههاي تاريخي و مركزي شهر ميباشد، وجود عناصر شهري تاريخي و با ارزشي چون بازار سنتي، مسجد جامع، بقعۀ امامزاده سيد ابراهيم، گورستان بالا، سبزهميدان، رختشويخانه، آبانبار حاج لطفالله و حاج خليل، پل تاريخي حاج ميربهاءالدين و سردار و... از مهمترين عوامل هويتبخش تاريخي و فرهنگي زنگان است. بررسي اكولوژيكي بافت كهن زنجان نشاندهندۀ مركزگريزي و مهاجرت شهروندان قديم از بافت تاريخي و مسئلهدار به علت غيرقابل زيست بودن آن ميباشد. نتيجۀ اين امر بيرونقي و متروك شدن بخش مركزي و بافت قديمي اين شهر (زنگان) و سير نزولي روزمرۀ آن است. نگارنده در كتاب حاضر به ارزيابي سياستهاي بهسازي و نوسازي بافتهاي كهن شهري با استفاده از GIS پرداخته است.