ژيل دولوز (1925-1995) فيلسوفي كه چيزي را بديهي نميشمرد و اصرار ميورزيد كه قدرت حيات ـ كليت حيات و نه فقط حيات انسان ـ قدرتي براي مطرح كردن مسالههاست. حيات، مسالهاي را نه تنها براي انديشيدن به موجودات بلکه برای انديشيدن به کل حيات مطرح ميكند. ارگانيسمها، يافتهها، ماشينها و امواج صوتي همگي پاسخهايي به پيچيدگي و نيروي مسالهساز حيات، و مسائل فلسفه، هنر و علم از تبعات قدرت پرسشگر و حيات هستند. قدرتي كه حتي در كوچكترين ارگانيسمها و در گرايش آنها به تحول، تغيير و صيرورت به بيان درآمده است. پافشاري دولوز بر مفهوم صيرورت نشانگر گرايش عمومي پساساختارگرايي در انديشۀ اواخر قرن بيستم است. در كتاب حاضر آراء، انديشهها، و آثار دولوز، انديشمند برجستۀ معاصر، بررسي ميگردد.