«رضا» داستان جواني است كه هشت سال و سه ماه پيش بر اثر سانحۀ اتومبيل درگذشته و اكنون در اوج بيخيالي، در روزي باراني، به يادآوري حادثه و آنچه منجر به آن شد پرداخته است. سه جوان دانشجو، در اتومبيلي، به رانندگي رضا، قصد رسيدن به پرايد دو دختر همدورۀ خويش را دارند كه ناگهان كنترل ماشين از دست رضا خارج شده و بر اثر انحراف و واژگون شدن، هر سه آنها از بين ميروند. و اكنون پس از گذشت اين همه سال رضا بارها و بارها از خود ميپرسد دو دوست من با آن دو دختر مشكل داشتند؛ من كجاي اين ماجرا بودم؟ اين مجموعه متشكل از شش داستان كوتاه با عنوان رضا؛ مهدي؛ بهادر؛ اهورا؛ نيلوفر؛ و نيما است.