دهۀ 1350 تاكنون، برهۀ مهمي درتاريخ نوين ايران است. پس از دو دهه توسعۀ سريع سرمايهداري، كه با افزايش يكبارۀ درآمد نفتي در نيمۀ اول دهۀ 1350 شروع شد و سپس با رويكردي عميق پايان گرفت. مردم ايران انقلابي را از سر گذراندند كه به دولت دينسالار جمهوري اسلامي ايران انجاميد. دولت اسلامي، در پي استقرار نظام اقتصادي اسلامي، راه اتوپيايي اسلامياش را در پيش گرفت، و جمهوري اسلامي خود را «حاكميت مستضعفان» اعلام كرد. بنابراين زبان طبقاتي و گفتار مبارزۀ طبقاتي در دهۀ قبل از انقلاب 1357 وارد گفتمان اسلامي شد. در كتاب حاضر دگرگوني ماهيت طبقاتي نيروي كار ايران در سه دهۀ گذشته بررسي شده است. در كتاب، سالهاي پس از انقلاب به دو دوره تقسيم شده است: دورۀ سالهاي هيجان و تب انقلابي؛ و جستوجوي اتوپيايي اسلامي و دورۀ پساانقلابي كه با درگذشت آيتالله خميني در سال 1368 آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. در دورۀ دوم سختگيري دولت و سياستهاي آن به سوي بازسازي اقتصادي، و احياء و تحكيم مناسبات و نهادهاي اقتصادي سرمايهداري بوده است.