كودك عصباني ميشود و اين مطلبي است كه هر پدر و مادري روزي با آن مواجه خواهد شد؛ در حقيقت، كودك با بروز اين رفتار با خواست و ارادۀ والدينش مخالفت ميكند. درك عصبانيت كودك كار دشواري است، چون وقتي او عصباني ميشود رفتارش تغيير ميكند. او عصبانيتش را با شيوههاي مختلفي ابراز ميكند. عصبانيت كودك نوعي زير پا گذاشتن حد و مرزهاست. زماني كه كودك نتواند تمايلات بيروني و درونياش را ارضا كند، شروع به گريه كردن ميكند، اشيايي را كه در دست دارد پرت ميكند يا فردي را كه در كنارش است كتك ميزند. با اين وجود نميتوان اينگونه استنباط كرد كه اين كودك «بد يا بدجنس» است. ترديدي نيست كه بايد از بروز چنين رفتارهاي خشني جلوگيري كنيم، اما بايد به خاطر داشته باشيم كه كسي كه پرخاشگري ميكند قادر نيست خود را كنترل كند. بهترين كار اين است كه عامل و منشا بروز اين رفتارها را پيدا كرد. نگارنده دركتاب حاضر علل عصبانيت در كودكان و راههاي پيشگيري از آن را بررسي ميكند.