داستان «هزار و يك شب» بر اين پايه نهاده شده است كه زن بد است و به همين دليل نيز عدهاي ميگويند اصل هزار و يك شب هندي است. اما كاري كه شهرزاد (راوي داستانهاي هزار و يك شب) ميخواهد بكند اين است كه بگويد اين حرف غلط است. قصههاي مكر زنان بخشي از هزار و يك شب است و نه تمام آن. به اين مكر هم به دو نوع ميتوان نگريست: يك نوع اين است كه زن براي جبران محروميت راه مكر ميجويد، چون ذاتا حليهگر است. اما ديدگاه ديگر هوشياري زنان است و اين كه شهرزاد در مقابل ستم پادشاه راه ديگري جز نقل قصه در هزار و يك شب متوالي نميتوانست بجويد. ظاهر اين داستانها به منظور خوار نگه داشتن زن، اما در باطن نشاندهندۀ هوشياري و ذكاوت زن است. بنابراين مكر زنان در اين قصهها، مقابلۀ آنان با مردسالاري را نشان ميدهد. كتاب حاضر شامل دو بخش است: يكي ترجمۀ مقدمۀ «آندره ميكل» ـ دانشمند اسلامشناس فرانسوي ـ بر ترجمۀ جديدش از هزار و يك شب؛ و ديگر گفت و گپ «عليرضا حسنزاده» با «جلال ستاري» (نويسندۀ كتاب حاضر) دربارۀ پژوهشهاي مادي در خصوص هزار و يك شب.