«تو مظلومتريني، نه به آن دليل كه تو را كشتند، يا در ميان نخلستانها رهايت كردند، كه آنها همه، ستمهاي دشمن بود و دشمنان اگر چنان نكنند، شگفتي بايد كرد. تو مظلومتريني، زيرا آنان كه به مهر تو ميبالند، كمتر چون تواند و آنان كه نام تو را بر زبان دارند، بسا كه دلهايشان آلودۀ نامهاي ديگر است... تو مظلومتريني، اگرچه هنوز زبانهاي بسيار، به ترنم «ياعلي»، ميچرخد و نامت دلهاي بسياري را آسماني ميكند...، آنچه از نظر گذشت بخشي است از كتاب حاضر كه دربردارنده يازده دلنوشته با عنوان محبوب مهربان؛ پيامآور؛ تو مظلومتريني؛ از آن بالا؛ از گودال؛ كربلايي؛ اگر تو را نداشتيم؛ غربت قرون؛ جمعهها؛ آن روز؛ و حرف آخر است.