آغاز آفرينش از «نقطه» است و نقطه آغازين، نور و فروغ خداوند است و همهچيز با فرمان «باش» خداوندي از آن نقطه نور به وجود آمد. آغاز آفرينش هنري نيز، از نقطه است و چون همه آفرينشهاي پروردگار جهانيان از نور اوست، پس نقطه آغازگر هنر نيز، نور است. در اين ميان، دين و آيين، تجلي هنر فروغ خداوندي و هدف آن راهنمايي و هدايت انسان غافل به مبدا خداوند است؛ اما هنر، تجلي مادي فروغ خداوندي و هدفش همان دين، و ليكن از راه معرفت به زيبايي و كمال موجود در موجودات و آفريدههاي خداوند و آفريدههاي هنري است. بنابراين، ابزار آن ابزار مادي و مصالحي است كه هنرمند، از ميان آفريدههاي خداوند دربرميگيرد. چنين است كه هيچ دانايي از حقيقتهاي جهان آگاه نيست و جز ذات عالم، كه خود فروغ آسمانها و زمين است و از فروغ خود همهچيز را آفريده است و خود او، راز آفرينشهاي خود را داند و بس. اين نوشتار تاملي است كه در پي آن صفات و شاخصههاي «هنرمندان رهسپاران نور» خواهد آمد و مولف قصد دارد اين نكته را بازگو كند كه هنر نور است و كسي كه به اين نور چنگ ميزند، بايد به كمال «رهسپار نور» باشد.