در تحليل فرماليستي به جاي تحليل نمايشنامه بر اساس نظريههاي انتزاعي يا شرايط بيروني كه نمايشنامه با تاثير از آن نوشه ميشود، خود نمايشنامه مورد مطالعه قرار ميگيرد. در اين ديدگاه نمايشنامه به ويژه براي هنرجويان تئاتر نبايد صرفا وسيلهاي براي انواع ديگر مطالعه باشد، بلكه بايد به عنوان يك موضوع اصلي مورد توجه قرار گيرد. تحليل فرماليستي نمايشنامه معمولا تابع اصول و شيوههاي ارسطويي است. "بوطيقا" اثر ارسطو حاوي نكاتي چون شش عنصر نمايش، وحدت كنش، قابليت احتمال، خصايص قهرمان تراژيك، مقتضاي طرح و ديگر موضوعهاي مرتبط با نمايشنامهها است. ارسطو با سنجش نوشتار، ساختار و آرايش بهترين نمايشنامههاي زمان خود، اصول و شيوههاي لازم را براي تحليل و ارزيابي آنها استنتاج كرد. كار او مبناي رويكرد فرماليستي محسوب ميشود. او نخست دست به تلخيص اصول نمايشنامه زده و كاركردهاي دروني و تركيبهاي ممكن را تحليل كرده است. در مرحله دوم بر اهميت سرشت هنري نمايشنامهها تاكيد نموده و در سومين مرحله، توجه به موضوعات بيروني واقعگرا يا اخلاقي را كاهش داده است و در مقابل بر طرح ساختاري درون اثر، پاي فشرده و بر اهميت طرح به عنوان يك شاخص هماهنگكننده تاكيد خاصي نموده است. چهارم اينكه شيوه او استقرايي و نه تجويزي بوده است. اين چهار اصل، به اتفاق، هسته سنت فرماليستي در عرصه نقد را تشكيل ميدهند. كتاب حاضر با رويكردي فرماليستي و با هدف آموزش مهارت تجزيه و تحليل متن به هنرجويان تئاتر تاليف شده است. كتاب براي دانشجويان رشته هنر در مقطع كارشناسي به عنوان منبع اصلي درس "ديدن و تحليل نمايش" به ارزش 2 واحد ترجمه شده است.