«ناشناخته ماندگان»، روايتي است از سه دختر در سه اپيزود كه وجه اشتراك آنها «تنهايي» است. اين تنهايي باعث ميشود تا با افرادي روبهرو شوند كه مشكلات آنها را نميشناسند و همين امر به ناشناخته ماندن آن سه منجر ميشود. نويسنده با شرح داستان از زبان اول شخص در روح سه دختر جوان نفوذ كرده و ما را با ترسها، دردها و آرزوهاي آنها آشنا ميكند؛ همان ترسها و دردها و آرزوهايي كه براي كساني كه بر سر راه اين دختران قرار ميگيرند ناشناخته است و همين ناشناخته ماندن ممكن است نقطه فاجعه را در خود بپروراند.