اصطلاح "مديريت زنجيرۀ تأمين" در اواخر دهۀ هشتاد ميلادي مطرح و در دهۀ نود بهصورت گسترده استفاده شد. مديريت زنجيرۀ تأمين عبارت است از : توليد، موجودي، محل، موقعيت و حمل و نقل در بين اجزاي يك زنجيره به منظور رسيدن به بهترين تركيب پاسخ دهي و كارآيي براي بازار مورد نظر. زنجيرههاي تأمين نيز كليۀ شركتها و فعاليتهاي مورد نياز كسب و كار براي طراحي، ساخت، تحويل و استفاده از يك محصول ياخدمت را شامل ميشود. سرعت بالاي تغييرات و عدم قطعيت در بازارها سبب شده تا شناخت سازمانها از زنجيرههاي تاميني كه در آن ها عضويت دارند و نقشي كه در آنها بازي ميكنند از اهميت فوق العاده برخوردار شود، از اين رو مديريت زنجيرۀ تأمين در طول سالهاي اخير مورد توجهسازمانها و شركتها قرار گرفتهاست. بههمين دليل نگارنده دركتاب حاضر اصول و مباني مديريت زنجيرۀ تأمين را بيان و مباحثي چون بكارگيري تكنولوژي اطلاعات، هماهنگ سازي زنجيرۀ تأمين تعيين فرصتهاي زنجيرۀ تأمين، و ايجاد زنجيرۀ تأمين بدون تأخير را مطرح كردهاست.