ادبيات تطبيقي مطالعهاي است بين فرهنگي از طريق آثار ادبي كه بهترين نماد و نمود هر حوزۀ تمدني است. بنابراين اگر بناست مقايسه و تطبيقي بين ميراث ادبي دو قوم انجام گيرد، لزوما بايد برخوردي فرهنگي بين دو تمدن در گذشته يا حال وجود داشته باشد. اين برخورد ميتواند بر اثر روابط جغرافيايي، تاريخي و يا حتي تسلط نظامي ايجاد شده باشد. به طور مثال، مناسبات فرهنگي عميقي كه بين ايران و هند و اعراب و كشورهاي آسياي ميانه وجود دارد و يا ارتباط تمدني بين يونان و روم و اروپا و آمريكا باعث شده است كه آثار ادبي مشابهي در اين جوامع و اقوام آفريده شود. كشف رمز و راز اين هماننديها و دادوستدها صورت ميگيرد: عوامل انتقال تاثيرات مختلف از ادبيات ملتي به ملل ديگر به بررسي گونههاي ادبي مثل حماسه، نمايشنامه و...؛ بررسي موضوعهاي ادبي؛ بررسي منابع نويسنده؛ بررسي جريانهاي فكري؛ و تاثير و تاثر شاعران و نويسندگان هر ملتي از يكديگر؛ كتاب حاضر به تاثير زبان و ادبيات فارسي بر ادبيات كشورهاي ديگر به خصوص كشورهاي اروپايي در قرن نوزدهم (دورۀ ويكتوريا) اختصاص يافته است. برخي از موضوعات از جمله تاثيرپذيري از شرق، داستانهاي هزار و يك شب و كليله و دمنه به دليل اهميت يافتن در طول تاريخ، بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. تحقيق حاضر، بيشتر به شخصيتهاي برجسته از جمله فردوسي، خيام، عطار، نظامي، مولوي، سعدي و حافظ و تاثير آنها بر جهان غرب اختصاص يافته است.