در جامعۀ انساني، خانواده، نهادي طبيعي ـ فطري ـ الهي است. طبيعي است چون با اهل تكوين و طبيعت آدمي به عنوان يك مخلوق همچون ساير مخلوقات سازگار است و بعد طبيعي بودن زوجيت، نكاح و در نهايت تشكيل خانواده براي انسان، به دليل اين است كه نيازهاي طبيعي و تمايلات جسماني او را تامين كند؛ فطري است و اين فطري بودن از آنجا ناشي ميشود كه اين نهاد، با نيازهاي فطري انسان تناسب دارد. يعني ميل آدمي به جنس مخالف با "نكاح" و ميل به "بقا" و اين كه از جنس خود چيزي به نام "فرزند" پيدا كند با "خانواده" پاسخ داده شده است، در واقع خانواده پاسخ به اين نيازهاي فطري است؛ الهي است؛ يعني خداوند از طريق شريعت براي بنا و بقاي انسان برنامه عرضه كرده است، پس تولد جسم انسان و تولد روح انسانيت دو كاركرد اصلي خانواده از ديدگاه مكتب الهي اسلام است. پس از تشكيل خانواده به عنوان يك نهاد طبيعي ـ فطري ـ الهي بايد به منظور تعالي آن كوششهاي بسياري انجام داد. در موضوع تعالي خانواده، بايد زمينهاي براي رشد روحي، فكري و اخلاقي زن و مرد فراهم شود و هر دو "آگاهانه و مسئولانه" فرزندان را بر مدار تربيت الهي و خوي انساني "آموزش و پرورش" دهند تا به تربيت و بينش صحيح آنها بيانجامد. نگارنده در كتاب حاضر روشهاي دستيابي به خانوادۀ كارآمد و متعالي را صداقت، عقلانيت، معنويت، معاضدت، محبت، مقاومت، و مديريت بيان كرده است و اختلال در حيات جسمي، رواني، علمي، معنوي، عاطفي، اقتصادي و اجتماعي را سبب ويراني خانواده ميداند.