اخلاق به معناي نيروها و سرشتهايي است كه با بصيرت فهيمده ميشود. اگرچه اديان مختلف به ظاهر به زبانهاي متفاوتي با پيروان خود سخن ميگويند، اما در نهايت، ارزشهاي مشتركي در اصول مسلم همۀ آنها وجود دارد، بدينترتيب با اخلاق ميتوانيم با عبور از مرزهاي دين، زبان و نژاد، انسانها را قادر سازيم كه دريافت خود را در موضوعاتي كه دغدغۀ ايشان است و به طور اعم دغدغۀ نوع بشر است، تعميق بخشند و با توجه به اين كه معمولا راسخترين پاسخها در برابر جديترين مسائل مبتلا به انسان به وسيلۀ اديان، عرضه ميشود بنابراين گام زدن در وادي اخلاق به عنوان گوهر وجه مشترك تمامي اديان فضيلت هر انساني در حيطۀ علمي خود ميباشد. سلامت به منزلۀ يكي از مهمترين دغدغههاي بشر از آغاز تاكنون براي حل پارهاي از چالشهاي خود به مدد اخلاق نيازمند است. هرجا كه دغدغهاي بشري بخواهد مرزناشناسي نمايد، اخلاق، آن را به چالش ميطلبد و بايدها و نبايدهاي مشترك فطرت بشري را به عنوان ميزان، بدان عرضه مينمايد. كتاب حاضر پس از درج مطالبي درخصوص فلسفۀ اخلاق، خاستگاه اخلاق و نسبت فلسفه و علم اين مباحث را شامل ميشود: تعامل هويتهاي انسان با اخلاق؛ سير تحول و اخلاق پزشكي؛ اخلاق و رازداري؛ تقابل يا تعامل؛ موارد خاص در اخلاق پزشكي؛ نكاتي از اخلاق پزشكي؛ آموزش پزشكي اسلامي و روشهاي نوين؛ و رويكردهايي در اخلاق زيستي.