اسلامستيزي و نشر دروغ و كينه عليه چهرۀ نوراني حضرت خاتم الانبياء محمد (ص) از سوي صاحبان قدرت و ثروت و جاهلان، سابقهاي طولاني دارد. اين حركت، به ويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و احياي مجدد اسلام و معنويت عدالتخواهانه در دنياي جديد، اين ستيز با نام حضرت محمد (ص) و قرآن مجيد و... را سال به سال تشديد كرده است. استكبار غرب به رهبري آمريكا و صهيونيزم، عميقا احساس خطر كردهاند و سياست تحريف، توهين و ارعاب را در پيش گرفته و روح جهادي و مقاومت ضد استعماري و ضد اشغالگري را "تروريزم و خشونتطلبي" نام نهادهاند و به اسلام نسبت ميدهند. انتشار كتابهاي افرادي امثال سلمان رشدي، اينك با مواردي چون انتشار وسيع كاريكاتور و توليد فيلم در اروپا تداوم يافته است و دنياي سكولار و استعماري غرب، علنا گفتوگو، منطق، استدلال و اخلاق را به كناري نهاده و مذبوحانه رو به متعصبانهترين رفتارهاي عصر جاهليت آوردهاند و همۀ شواهد گواهي ميدهد كه دولتها و رسانههاي كشورهايي چون دانمارك و هلند و... تنها آلت دست صهيونيزم حاكم بر مقدرات غرب شدهاند. دولت و رسانههاي غرب، در ترويج اهانتهاي بيمنطق و اخلاقستيز عليه مقدسات مسلمانان جهان، بدون هيچ تسامح و احترام به شعار "آزادي بيان" استناد ميكنند، حال آن كه حتي طرح هرگونه سوال علمي نسبت به مواردي چون مشروعيت رژيم صهيونيستي يا پرسش تاريخي دربارۀ هولوكاست صددرصد ممنوع است. همۀ اين رفتارها اگر عادي تلقي شده باشد، اما برخورد غيراخلاقي و كاملا سياسي پاپ جديد كاتوليكها نسبت به اسلام هيچ توجيهي ندارند. وي بزرگترين جرمهاي تاريخي كليسا و تاريخ سياه پاپها را كه در سراسر قرون وسطي و حتي پس از آن ادامه يافته بود؛ يعني روشهاي خشونت آميز و عقلستيزي را به اسلام، كه آزمون تاريخي خود را در گسترش اخلاق، علم و عقلانيت و تمدنسازي پس داده است، نسبت داد. كتاب حاضر حاوي اسناد تاريخي دربارۀ تاريخ كليسا، پاپها و دستاورد آنان در عرصۀ جهل و علمستيزي وخشونت در دادگاههاي تفتيش عقايد، دانشمندسوزيها، جنگهاي صليبي، كتاب سوزيها و... با استناد به منابع رسمي موجود و در تاريخ مستند و مكتوب اروپا و مسيحيت، و بهترين پاسخ به عاليجناب پاپ ميباشد.