ناسخ التواريخ، تاريخ عمومي عظيمي از محمدتقي سپهر (1216-1297 ق)، معروف به لسان الملك ميباشد. در اين كتاب، تاريخ از دوران قبل از هبوط آدم آغاز شده است و چند جلد آن به ذكر احوال پيامبران و امامان اختصاص دارد. سپهر پس از آن، تاريخ ايران قبل و بعد از اسلام را با استفاده از آثار مورخان سلف آورده است. كتاب حاضر جلد اول از مجموعۀ 6جلدي زندگاني امام علي (ع) ميباشد كه در ناسخ التواريخ تحرير شده و اكنون به طور جداگانه به چاپ رسيده است. اين كتاب به موضوع "جنگ جمل" اختصاص دارد. جمل نام جنگ معروفي است كه در سال 36 هـ . ق ميان حضرت علي (ع) از يك سو و عايشه و طلحه و زبير از سوي ديگر روي داد و به پيروزي حضرت علي (ع) انجاميد. عايشه در مكه مشغول عمره بود كه از قتل عثمان، خليفۀ سوم، خبر يافت و چون با حضرت علي (ع) دشمني ديرين داشت و نميتوانست او را بر مسند خلافت ببيند، به خونخواهي عثمان به تحريك مردم پرداخت و چندي بعد، طلحه و زبير نيز به او پيوستند و به اميد تحصيل پول و سپاه عازم بصره شدند. علي (ع) نيز كه از نقشۀ آنها مطلع گرديد، عازم بصره شد و جنگ ميان طرفين درگرفت. در اين جنگ طلحه زخمي محلك برداشت و زبير هم، كه از عاقبت جنگ بيمناك بود، پس از اين كه علي (ع) عهد پيغمبر را به او يادآوري كرد، خود را از معركه بيرون كشيد و در خارج از ميدان جنگ كشته شد. در طي جنگ، عايشه در هودجي بر شتر سوار بود و جنگجويان را تحريص ميكرد و مدافعين اطراف شتر را گرفته بودند. عاقبت مالك اشتر خود را به شتر رسانيد، آن را به زانو درآورد و هودج به زمين آورد. در پايان جنگ، هودج غرق در تير شده بود، ولي چون پوشش محكمي داشت، آسيبي به عايشه نرسيد. حضرت علي (ع) عايشه را، توسط برادرش، محمد بن ابوبكر، با احترام به بصره فرستاد و از آنجا روانۀ مدينه نمود، سپس دشمنان را امان داد و فاتحين را از اسير كردن زنان و كودكان و تصرف اموال مغلوبين منع فرمود. در نتيجۀ پيروزي در جنگ جمل، عراق به تصرف حضرت علي (ع) درآمد.