خاطرهنويسي، طي هفت، هشت دهۀ اخير تاريخ معاصر ايران، ميان رجال سياسي کشور باب شده است؛ اما تا به امروز كمتر رسم بوده است كه "بانوان" خاطره آن هم از سنخ اجتماعي، بنگارند و خانم عزيزه آذرخشي (شيباني) ـ تولد 1296 ش ـ از اين نظر از معدود زناني است كه دست به اين كار زده است. او مادري از تبار قاجار داشته و در شهر مقدس مشهد بر خلاف رويۀ آن روزگار، سنتشكني كرد و در مقام تعليم دختران برآمد و طبيعي است كه فرزندان خود را نيز تشويق به آموختن كرد. دوران نوجواني و جواني خانم شيباني مصادف با تغيير و تحولات بسياري در عرصۀ سياسي كشور است و نظام قاجار، كه بر ديوانسالاري عظيم خانوادگي استوار بود، در سالهاي پس از انقلاب مشروطيت در سراشيبي سقوط قرار گرفت و با كودتاي سوم اسفند 1299 توسط رضاخان ميرپنج، اين امر شتاب بيشتري يافت و سرانجام در آبانماه 1304 خورشيدي به حيات يك و نيم قرن اين نظام توسط رضاخان پايان داده شد. كتاب حاضر بخشي از تاريخ اجتماعي معاصر ايران از اواخر دورۀ قاجار تا پايان پهلوي به روايت بانويي از طبقۀ ممتاز اجتماعي آن روزگار ايران است.