در سالهاي اخير براي رفع مشكلات و نارساييهاي نظام شهرسازي كشور، نظرهاي متفاوتي از جانب دستاندركاران جامعۀ حرفهاي، دانشگاهي، و مسئولان اجرايي ابراز شده است، كه محور اصلي همۀ آنها تاكيد بر نارسايي شيوههاي گذشته و موجود شهرسازي، ضرورت اصلاح آنها، تغيير هدفها، مضمون، محتوا و روشهاي تهيۀ برنامهها و طرحهاي شهرسازي بر مبناي نيازهاي واقعي شهرهاي كشور و تجربيات نوين جهان بوده است. در خصوص مضمون و محتواي طرحها، جايگزيني طرحهاي ساختاري و راهبردي به جاي طرحهاي جامع، ضرورت توجه به محيط زيست و اصول توسعۀ پايدار و كيفيت بصري شهرها، و بسياري عوامل ديگر به طور مكرر از سوي صاحبنظران گوشزد شده است. برنامهريزي شهري ـ در چارچوب قوانين معين ـ از اوايل قرن بيستم در پاسخ به نيازها و ضرورتهاي ناشي از رواج شهرنشيني و رشد و گسترش شهرها معمول شده است. شهرداري وظيفه دارد كه در داخل محدودۀ خدماتي و قانوني، پروانۀ ساختمان بدهد و بر مطابقت آنچه ساخته ميشود با ضوابط مصوب نظارت كند. كنترل جمعيت و جلوگيري از روند بيرويۀ مهاجرت به شهرها از عواملي است كه باعث حرج و مرج در شهرها ميشود و تنها در شرايط وجود مديريت مستقل و مسئول است كه امكان برنامهريزي مستمر و بهكارگيري شيوههاي نوين و برنامهريزي فضايي و طرحريزي شهري فراهم ميشود. مجموعۀ حاضر مشتمل است بر هفده مقاله در زمينۀ "مسائل شهرسازي در ايران امروز" كه در فاصلۀ سالهاي 80-1370 در مجلات آبادي، معمار، و شهر و چند نشريۀ تخصصي ديگر به چاپ رسيده است.