كتاب حاضر، فشردهاي است از گفتارهاي نگارنده در پاييز 1358 هـ ش در دانشكدهي "روابط بينالملل" وابسته به وزارت امور خارجه كه در بخش نخست تعريفي از روابط بينالملل و سير تحولات آن از گذشته تا كنون، ذكر ميشود. بخش دوم، شرح برخي ايدئولوژيهاي مهم اين رشته نظير "ناسيوناليسم"، "انترناسيوناليسم"، "امپرياليسم" و "امپرياليسم نو" است. "تحولات واحد جامعهي بينالمللي و نظام بينالمللي" موضوع بخش سوم اين گفتار را تشكيل ميدهد. بررسي "سياست خارجي" و "قدرت" در روابط بينالملل از ديگر عناوين كتاب حاضر هستند. نگارنده براي مثال، در آغاز كتاب ميگويد: "به عقيدهي برخي از دانشمندان، از جمله "هانس مورگنتا"، مهمترين عاملي كه در روابط بينالملل اثر گذارده، پيدايش جنگ افزارهاي هستهاي در زرادخانههاي كشور بزرگ است. به عقيدهي او دسترسي به نيروي هستهاي و به كار گرفتن آن به عنوان وسيلهاي در خدمت سياست خارجي، تنها انقلابي است كه روابط بينالملل از آغاز تاريخ تا كنون به خود ديده است؛ زيرا نيروي هستهاي ماهيت جنگ را كه وسيلهاي براي رسيدن به هدفهاي سياست خارجي دولتها به شمار ميرفت، به طرزي تصويرناپذير، دگرگون كرده است، چون اگر جنگ هستهاي بزرگي درگيرد، احتمالا برندهاي برجاي نخواهد ماند".