ادب تطبيقي، بررسي مجموع عوامل موثر بر تقارن در حوزۀ ادبي و فرهنگي است. اين مقوله از شاهكارهاي نقد ادبي است كه به بخش آثار، عناصر، انواع، سبكها، دورهها، جنبشها و چهرههاي ادبي و به طور كلي مقايسۀ ادبيات در مفهوم كلي آن در دو يا چند فرهنگ و زبان مختلف ميپردازد. از آن جمله است: بررسي شعر ملكالشعراي بهار (شاعر معاصر ايران) و اميرالشعراء احمد شوقي (شاعر قرن نوزدهم قاهره). از تطبيق موضوعي سرودههاي اين دو شاعر ميتوان دريافت كه يكي از عوامل يگانگي مضامين اشعار شوقي و بهار، دين است. هر دو شاعر قرآن را به عنوان كتاب هدايت، و آيات آن را نجاتدهندۀ امت اسلامي ميدانند. نيز در منقبت پيامبر (ص) مدايح زيبايي سرودهاند. هر دو در توسل به پيامبر (ص) از يك باب وارد شدهاند؛ شوقي از گناه خويش سخن ميگويد و با تواضع، خود را در پناهگاهي مييابد كه خداوند به او لطف كرده است و بهار با مبالغه قانون شفاعت را بيان ميكند و غيرمستقيم به موضوع تولي و تبري ميپردازد. بخش نخست اين پژوهش به تعريف ادب تطبيقي و تبيين اصول دو مكتب فرانسوي و آمريكايي و ديدگاههاي استادان اين حوزه اختصاص يافته است. "ادب تطبيقي در ايران و جهان عرب"، "مروري بر قرآن و حديث در ادب فارسي"؛ "مروري بر زندگي و شعر بهار و احمد شوقي" و "تطبيق شعر اميرالشعرا احمد شوقي و ملكالشعراي بهار" از ديگر مباحث كتاب است.