گوهرۀ وجود انسان به هوش و انديشه مزين بوده، به طوري كه بزرگترين موهبت الهي در خلقت آدمي است. به عبارتي ديگر، بستر اصلي همۀ تحولات بشر در گسترۀ هستي، سيطرۀ انسان بر قلههاي رفيع علمي و تسخير كرات و كهكشانها، بهرهگيري از منابع و معادن، كوهها و درياها و دستيابي به برترين علوم و فنون و شبكههاي ارتباطي نوين، محصول انديشه و رفتار خردمندانه و خلاقانه است. از آغاز قرن بيستم، مطالعات مربوط به ماهيت هوش و ظرفيت هوشي كودكان و نوجوانان و بزرگسالان، بهرهگيري از ابزارهاي گوناگون براي ارزيابي ميزان هوش افراد و شناسايي اشخاص تيزهوش و عقبماندۀ ذهني دركشورهاي مختلف مورد توجه خاص دولتمردان و كارشناسان قرار گرفته و اين مهم در چند دهۀ گذشته، به ويژه در سالهاي آغازين قرن 21، از اهميت فوقالعادهاي برخوردار گشته است. مجموعۀ حاضر به بررسي مبحث هوش و خلاقيت از نظر تاريخچه، نظريهها، و رويكردها اختصاص يافته است.