هنر اسلامي به عنوان مقولهاي مستقل از هنر ساير ملل مسلمان از ابتداي قرن بيستم مورد توجه عالم هنر قرار گرفت. با وجود آن كه در اين قرن نمايشگاههايي در اروپا برگزار شد، طرح هنر اسلامي به عنوان يك موضوع مورد نمايش و تحقيق نميتوانست بيانگر روح و پيام آن به طور كامل باشد. بنابراين نياز به تحقيق در باب عالم، بنيانها و شرايط پيدايي آنها بيش از پيش مورد توجه قرار گرفت. از اين حيث رويكردهاي گوناگوني در بررسي و تحليل هنر اسلامي به طور خاص و ساير هنرهاي سنتي به طور كلي پديد آمدند كه در زمينۀ هنر اسلامي ميتوان آنها را به دو دسته تقسيم كرد: رويكرد عرفاني ـ فلسفي، و رويكرد تاريخي. نويسندۀ كتاب حاضر، تيتوس بوركهارت، يكي از نمايندگان رويكرد نخست است و در اين كتاب به شرح و توصيف آراي خود در زمينۀ هنر به طور كلي و سپس هنر اسلامي پرداخته است. كتاب در قالب مقالات تنظيم شده است و يكي از آنها شرح همدلانهاي ازمتفكر برجستۀ معاصر، سيد حسين نصر، دربارۀ آراي هنري بوركهارت و اهميت آن است.