fiogf49gjkf0d
توتالیتاریسم، مفهمومی بود که بین دو جنگ بینَالمللی به وجود آمد و در دورهی جنگ سرد نیز ادامه داشته و هنوز هم پروندهی آن بسته نشده است. البته در وهلهی اول، رفتار برخی از متخصصین اقتصادی جهان غرب غالبا نگرشی به دنیای تحت فرمان یک توتالیتاریسم جدید را تداعی میکند: "توتالیتاریسم بازار" یا "لیبرالیسم ـ توتالیتو، ایدهای که امروزه مسیر وحرکت دموکراسیها را بحثانگیز میکند. در کتاب حاضر نویسنده وضعیت دموکراسی در جوامع توسعهیافته را بررسی کرده است. با توجه به آن در فرآیند قرن بیستم، دیکتاتورهای فاشیست دربخشی از اروپا وتوتالیتاریسمهایی از نوع نازی واتحاد جماهیر شوروی قصد داشتهاند که دموکراسی را از ریشه منسوخ کرده و در نهایت به گل نشانند، نگارنده در پی یافتن پرسش برای این سوال است که آیا امروز با شکل جدیدی از نفی دموکراسی مواجه نیستیم؟ هدف نگارنده در کتاب، روشن ساختن آن دسته از مشخصههای توتالیتاریسم است که ظاهرا با خصلتهای گفتمان مدرنیزاسیون وابراز آن مطابقت دارند. سپس درمرحلهی بعد، به دو مقطع تاریخی تعیینکننده در پیدایش دگرگونی اجتماعی ـ تاریخی در فرانسه پرداخته است: ماه می 1986 و سالهای اعتراض پیآمد آن؛ و سالهای دههی 1980 که به سالهای آزادیخواهی و مدرنیزاسیون مبهم معروف است.