fiogf49gjkf0d
به اعتقاد برخي، جغرافياي سياسي به مطالعهي واحدهاي سرزميني، مرزها و زيرمجموعههاي اداري و اجرايي سياسي ميپردازند و به اعتقاد گروهي ديگر، جغرافياي سياسي، مطالعهي جريانهاي سياسي است و تنها تفاوت آن با علوم سياسي، تاكيد و توجه آن به آثار و پيامدهاي جغرافيايي و بهكارگيري فنون تحليل فضايي است. الگوهاي جغرافياي سياسي معاصر، وسعت و تنوع بسياري دارد. برخي با ساختار ملت، برخي با سياستهاي فرهنگي و برخي با توسعهي مدني يا حتي مديريت و ادارهي جامعه مرتبط هستند. كتاب حاضر درآمدي بر جغرافياي سياسي معاصر است. كتاب به لحاظ ماهيتي از گسترهي موضوعي بسيار متنوعي برخوردار بوده و مباحثي نظير دولتهاي قرون وسطايي، ساماندهي اقتصاد سرمايهداري، و مشاركتهاي مردمي در تصميمگيريهاي شهري را شامل ميشود. رشتهي پيوند دهندهي اين مباحث متفاوت اين است كه تمامي آنها، سازوكارهاي سياست و جغرافيا را دربرميگيرد. فصل مشترك سياست و جغرافيا، در حقيقت مورد توجه ويژهي نويسنده است كه مبين برداشت و درك اساسي وي از جغرافياي سياسي است.