امروزه موضوع جهاني شدن يكي از مهم‌ترين موضوعات در حوزه‌‌هاي مختلف جامعه‌شناسي، اقتصادي، سياسي، و فرهنگي است. در نگاه فرهنگي به اين موضوع سوالاتي از اين دست پيش مي‌آيد: با تحقق جهاني شدن، سرنوشت فرهنگ اسلامي ايراني و عناصر آن چه مي‌شوند؟ آيا فرهنگ ما به حاشيه مي‌رود و صورت مدرن و جهاني مي‌يابد؟ و اگر چنين وضعيتي پيش آيد، تكليف سابقه‌ي فرهنگي و تاريخي ايرانيان چه مي‌شود؟ نگارنده با اعتقاد به اينكه جوامع بشري در جهاني شدن، بايد به طور تعاملي با يك‌ديگر مرتبط و ضمن حفظ تفاوت‌ها، باهم پيوسته شوند، به بررسي اين موضوع و پاسخ پرسش‌هاي مذكور مي‌پردازد. وي در كتاب نخست فرهنگ و عناصر آن را خصوصا در ايران بررسي و سپس به عناصر جهاني شدن و نظريه‌هاي مطرح شده در حوزه‌ي فرهنگ جهاني اشاره مي‌كند. هم‌چنين موضوع رابطه‌ي فرهنگ ايراني و جهاني شدن و ويژگي‌هاي فرهنگ ايراني را مطرح و تاثيرات جهاني شدن بر اين ويژگي‌ها را بررسي مي‌كند.