fiogf49gjkf0d
يكي از ويژگيهاي چشمگير فعاليت فزايندهي اقتصادي درست تا پايان سدهي هجدهم اين است كه نه بر تغييرات عمده در فنآوري متكي بود و نه بر سازماندهي نيروي كار در كارخانهها، يعني ويژگيهاي تغييري كه سرشتشان انقلاب صنعتي سدهي نوزدهم است. تغيير در اين عصر به طور كلي خرد و تدريجي بود: صنعت، كاربر و مهارتبر بود و عمدتا بر واحدهاي كاري خانواده تكيه داشت. اين نظام با عملكرد خود بر پايهي سرمايه ـ توليد اندك در سرمايه صرفهجويي ميكرد و درمقابل تغييرات پيشبينيناپذير تقاضا، انعطافپذير بود. با گشايش بازار داخلي و بازار بينالمللي و به واسطهي افزايش توليد، قيمتها به تدريج كاهش يافت و انبوهي از بهبودهاي ناچيز امكانپذير شد. به طور خاص، تكامل آبراههها و نظام بزرگ راههاي عوارضي، بيانگر سرمايهگذاري چشمگيري در حمل و نقل بود كه هزينههاي حمل و نقل را كاهش داد و تخصصي شدن منطقهاي را تسهيل كرد. اما وجود غولهاي صنعتي، بيشتر استثنا بود تا قاعده و اغلب آنها به واسطهي قراردادهاي دفاعي بزرگ دولتي با هم پيوند داشتند. بعدها به ويژه طي دههي 1780 و پس از آن كه صنعت پنبهي لانكشاير در نتيجهي تكامل فني ريسندگي و بافندگي گسترش يافت و صنايع پنبه به مهمترين صنعت در انگلستان تبديل شد، اين وضعيت تغيير كرد. نگارنده در كتاب حاضر به بررسي چگونگي صورتبندي حوزهي متمايزي از زندگي اقتصادي ميپردازد كه مناسبات اقتصادي نويني بر آن حاكماند و انديشهي اقتصادي جديدي آن را تنظيم و بازنمايي ميكند. او توضيح ميدهد كه به دنبال پا گرفتن سرمايهداري در اروپا و دگرگوني تدريجي اقتصاد سنتي چگونه تجارت و بازرگاني گسترش يافت و بازارها رونق پيدا كرد؛ چگونه تقسيم كار جديد رخ داد و چگونه ثروت و مصرف در بريتانيا سدهي هجدهم رشد يافت.