fiogf49gjkf0d
دختري كه در آرزوي ادامهي تحصيل در دانشگاه تا مقطع دكترا است، براي دست يافتن به دانش بيشتر و موفقيت در تحصيل به منزل پرفسوري ميرود تا از وي درس بگيرد. پرفسور از رياضيات شروع كرده و پس از اندكي به زبانشناسي ميپردازد. در ابتداي درس زبانشناسي، خدمتكار وي وارد اتاق شده و او را از تدريس اين مقوله بر حضر ميدارد، اما مرد به سخنان وي وقعي نگذاشته و به صحبتهاي خويش ادامه ميدهد. درس به جدل با دختر ميانجامد. دختر كه دچار دنداندرد شده حاضر به گوش دادن به درس نيست و به بحث با استاد خويش ميپردازد. كار مشاجره بالا ميگيرد و سرانجام پرفسور كه به سختي عصباني شده، با كارد ميوهخوري به دختر حمله كرده و او را از پاي درميآورد. خدمتكار كه وارد اتاق شده و اوضاع را چنين می بیند به ارباب خويش يادآوري ميكند كه واضح و روشن تذكر داده كه تدريس زبانشناسي او را سرانجام عصباني كرده و به فاجعه منجر خواهد شد. پرفسور بيمار و خدمتكار با كمك يكديگر جنازه را از اتاق بيرون ميبرند تا همراه سي و نه جسد ديگر كه به همين شيوه به قتل رسيدهاند به خاك بسپارند. اين كتاب علاوه بر نمايشنامهي درس، دربردارندهي نمايشنامهي ديگري با عنوان "آوازخوان طاس" است.