fiogf49gjkf0d
جو فكري و جزئيات حيات اجتماعي در قرن هجدهم به كمك نامهها و خاطراتي كه غالب آنها را اعيان و اشراف، مرداني مانند هوراس والپول ـ پسر كوچك نخستوزير بريتانيا ـ و يادوك دوسن سيمون، از اشراف دربار فرانسه، نوشتهاند به ما منتقل شده است. رماننويسي هنري بود كه در سدهي هجدهم بسيار از آن بهرهبرداري شد و علت آن پيدايش نگاه تازهاي به فرد در متن جامعه بود. نقاشان زن نيز در سدهي هجدهم مورد پذيرش و شناسايي بيشتري قرار گرفتند و زمينه براي بروز خصوصيات زنانه و فرصت براي استفاده از موهبت مدني گفتوگوي اجتماعي و فكري به وجود آمد. در اين دوره نفوذ فرانسه در همهي زمينهها بسيار عميق بود. مدها، آداب، و همهي فرهنگ ذوقي اشراف قرن هجدهم از "ورساي" و "پاريس" الگو ميگرفت. فرانسوي، زبان بينالمللي فرهيختگان كشورها شد. معماري كاخ ورساي رسمي و مقياس آن خيرهكننده و كلاسيك بود، بدين معنا كه عناصري از معماري يونان و روم باستان در خويش داشت. با وجود تمام اين موارد رفتهرفته در قرن هجدهم سادگي و بيپيرايگي و زيبايي طبيعي اوج فراوان يافت و هنجاري مورد قبول عامهي درباريان و اشراف شد. استيون جونز پس از اين مقدمه به كنه موضوع رسوخ كرده و هنر معماري اين دوره را به همراه سبكهاي به كار گرفته شده در آنها تا زمان ناپلئون بناپارت بررسي كرده است.