fiogf49gjkf0d
روزنامهنگاري كه همهي عمرش را بيزن و فرزند و در تنهايي گذرانده در نودسالگي بار ديگر عشق را تجربه ميكند و دلدادگي پيرانهسر زندگانياش را دگرگون ميسازد، نگاهش به محيط اطراف و آشنايانش را سمت و سويي ديگر ميبخشد و تصويري تازه از عالم و هستي را برايش رقم ميزند؛ باعث ميشود گذشتهاش را به گونهاي نو بازشناسد و آيندهي مبهم و ظاهرا پايانيافتهي پيش رويش را يكباره نويدبخش بيابد. طرفه آن كه دلبندش دختري است چهاردهساله و عامي و بيسواد. اين رمان شرح ماجراهاي يك سالي است كه طي آن روزنامهنگار سالخورده تلخترين عذابها را تاب ميآورد تا به دلپذيرترين شادكاميها برسد و عشق ناب و پاكي و بيچشمداشت را به مثابهي والاترين موهبت كهنسالي از آن خويش سازد.