fiogf49gjkf0d
"كارستن برينك"، براي پنهان كردن گناهي كه زماني مرتكب شده و تلاش براي حفظ نام و اعتبارش ـ حتي به بهاي بد نام كردن مردي ديگر ـ در جدال و كشمكش دايم به سر ميبرد و از اين رو به دروغ متوسل ميشود و اين دروغ چنان در روح او ريشه ميدواند و با وجودش عجين ميشود كه در نهايت به يك جنايت بالقوه ـ كه مجال تحقق يافتن پيدا نميكند ـ منجر ميشود. كارستن در نهايت به وسيلهي اعتراف نجات مييابد و روحش را به بهاي از دست دادن احترام و اعتبار درازمدتش آزاد ميكند. نمايشنامهي "ستون جامعه" از دو جنبه داراي اهميت ويژهاي است: نخست آن كه ايبسن در اين نمايشنامه براي اولينبار، مسائل اجتماعي را مطرح ميكند و سپس آن كه اين نمايشنامه اثر او به نثر است. دروغ در زندگي فردي و اجتماعي كه گاه پايههاي زندگي افراد به ظاهر محترم و موفق جامعه را تشكيل ميدهد، مسالهي اصلي اين نمايشنامه است؛ دروغ به خود، دروغ به خانواده و دروغ به جامعه؛ جامعهاي چنان محافظهكار، قراردادي و بسته كه قوانين آن به همراه منفعتطلبيهاي شخصي چون باتلاقي از دروغ، همه را به درون ميكشد.