fiogf49gjkf0d
بنا به سنت، منتقدان ادبي در يكي از دو زمينهي نقد نظري يا نقد عملي به خلاقيت ميپردازند. نقد نظري به تدوين نظريات و اصول و مباني مربوط به ماهيت و ارزش هنر ميپردازد. نقد نظري از طريق بيان اصول عام زيباييشناسانه و اخلاق هنر، زمينهي لازم را براي نقد عملي فراهم ميآورد. آنگاه نقد عملي (يا نقد كاربردي) اصول و مباني نقد نظري را در اثري خاص مثلا "هاكلبريفين" به كار ميبندد. در واقع، اين منتقد عملي است كه با تعيين موازين مربوط به ذوق هنري، به تبيين يا ارزيابي يك اثر ادبي خاص ميپردازد يا آن را مبرا از هرگونه نقصان تلقي ميكند. مقفل ساختن عناصر متعدد نقد عملي در هيات بدنهاي منسجم و يكدست از دانش، همانا تدوين نظريهي ادبي محسوب ميگردد. شالودهي هر نظريهي ادبي منسجمي اين است كه عرضهي قرائت كامل بيطرفانه از متن و يا واكنش عاطفي يا خودانگيختهي محض به متن، ممكن نيست، زيرا نظريه با طرح اين پرسش كه چرا خوانندگان به نحوي خاص به متن واكنش نشان ميدهند، به بحث در خصوص مفروضات و عقايد و احساسات ايشان ميپردازد. كتاب حاضر هفتمين مجلد از مجموعهي نظريهي نقد ادبي است كه با مقاصد كاملا آموزشي براي دانشجويان ادبيات و هنر نوشته شده است. نگارنده در هر فصل كتاب، علاوه بر تشريح سير تكوين تاريخي يكي از رهيافتهاي نقد ادبي جديد، مفروضات بنيادين و روش به كار بردن آن رهيافت را نيز توضيح داده است. سپس در پايان هر فصل، رهيافت ياد شده براي نقد يك داستان كوتاه يا شعر يا نمايشنامه به كار گرفته شده و بدينترتيب نمونهاي از نقد ادبي به خواننده عرضه گرديده است. كتاب با فهرستي از اصطلاحات نقد ادبي و توضيح آن اصطلاحات در واژهنامهي توصيفي اصطلاحات نقد ادبي به پايان ميرسد.