fiogf49gjkf0d
"اينس سوارز"، خياط سادهاي است از اهالي اسپانيا كه در پي يافتن همسر جوان و جاهطلبش راهي قارهي آمريكا ميشود تا عشقي زنگار گرفته را جست و جو كند. اما پس از چندي به ناچار ميپذيرد كه همسرش را براي هميشه از دست داده است و اين آغاز سلسله ماجراهايي است كه او را به سوي سرنوشتي دور از انتظار سوق ميدهد. اینس در قارهي نو ماندگار ميشود و به سختي روزگار ميگذراند، تا اين كه روزي با سپهسالاري با نام "پدر ودي والديا"، كه قهرمان چندين نبرد است، آشنا ميشود و با او رهسپار سرزمين شيلي ميشود؛ سرزميني كه پيش از آن بوميان جسور و متعصباش، ديگر فاتحان را در تسخير خاك آن ناكام گذاشتهاند. "اينس درجان من" روايتگر قصهاي است كه در آن خصايلي همچون عشق و اراده، گهگاه با خبائثي چون شقاوت و سنگدلي درهم تنيده ميشود.