fiogf49gjkf0d
در زمان شاه عباس شخصي با پينهدوزي بساط عياشي دوستان خويش را مهيا ميكرد. از قضا شاه عباس كه لباس مبدل ميپوشيد با اين شخص آشنا ميشود و سعي ميكند تا او را از اين كار بازدارد. به همين دليل حرفهي پينهدوزي را ممنوع ميكند. اما آن شخص كار سقايي را پيشه ميكند شاه اين حرفه را نيز ممنوع ميكند. پس از اين ماجرا، آن شخص لباس ماموران شاه را ميپوشد و خويش را مامور شاه معرفي كرده و از مردم پول دريافت ميكند. شاه از اين موضوع مطلع شده و براي اين كه او از اعمال گذشتهاش دست بردارد او را واقعا مامور خويش ميسازد. اما او از كارهايش دست نميكشد و دوباره آن را تكرار ميكند. شاه متوجه ميشود او به هيچروي تغييرپذير نيست و او را از كاخ بيرون ميكند. كتاب حاضر شامل 64 داستان كوتاه ايراني از جمله: جان تيغ و چلگيس، خيانت قاضي و وزير، تولد شاه عباس، ملك جمشيد و خسرو ديوزاد... است.