fiogf49gjkf0d
انسان درگسترهي تاريخ به خود و جايگاه وجود شناختياش و نيز به جامعهاي كه در آن ميزيسته، انديشيده است. بنابراين دانش مربوط به انسان به مكان و زمان خاصي محدود نميشود. ولي انسانشناسي به مفهوم مطالعهي علمي انسان به اواخر قرن 18 برميگردد. با پيشرفت اين علم، مكاتب، نظريهها و آثار بسياري پديدار ميشوند كه موضوع شناساييشان، انسان است. كتاب حاضر در حوزهي انسانشناسي دو بخش را شامل ميشود. نگارنده در بخش نخست به اجمال به معرفي انسانشناسي و گسترش تدريجي آن ميپردازد. در واقع چشماندازي كلي از انسانشناسي را در قالب تاريخچه بيان ميكند. بخش دوم با عنوان فرهنگ اصطلاحات، قسمت اصلي كتاب است و هفتاد و نه مدخل دارد. در اين فرهنگ، مفاهيم اساسي، آثار برجسته و نظريهپردازان مهم در حوزهي انسانشناسي معرفي شدهاند. چندين مدخل نيز به معرفي شاخههاي اصلي انسانشناسي يا رشتههاي مرتبط به آن اختصاص يافته است. هر مدخل به شكل مقالهاي دو يا سه صفحهاي عرضه شده است و در پايان، هر مقاله به فراخور مورد بحث به مداخل ديگر داخل كتاب ارجاع داده شده است.