امروزه، مهم‌ترين مشكل بشر معاصر را از خودبيگانگي و فراموشي خود و ضروري‌ترين درنگ بشر را درنگ درخود و شناخت هويت جامع و جايگاهش در جهان مي‌دانند. بشر امروزي بيش از گذشته به خودشناسي نياز دارد. نگارنده در بخش نخستين كتاب به تبيين چيستي مفاهيم معرفت، نفس و رب مي‌پردازد و در ادامه چگونگي معرفت نفس و معرفت رب را با عرضه‌ي دليل‌هاي عقلي و نقلي، شواهد قرآني و شواهد حديثي بيان مي‌كند. در بخش سوم، وجوه معرفت رب در آيينه‌ي معرفت نفس را بررسي كرده و ضمن آن موضوعاتي چون معرفت ساختمان و فيزيولوژي بدن و در نتيجه دلالت نظم و هماهنگي بدن بر ناظم مدبر آن، معرفت فطرت نفس، و بطور كلي برهان نظم و فطرت و شواهد قرآني و حديثي اين موارد براي معرفت رب را مطرح مي‌سازد. از موضوعات ديگر مورد بحث در كتاب مي‌توان به معرفت حركت نفس، معرفت فقر وجودي نفس، معرفت احاطه و معيت نفس، معرفت ظهور و بطون و معرفت علم حضوري نفس به افعال و آثارش اشاره كرد. وي در ادامه معرفت فاعليت نفس، غائيت نفسن جامعيت نفس و معرفت عجز از ادراك تام حقيقت نفس را بررسي كرده و در پايان كلامي از امام خميني (ره) در ارتباط با حفظ مقام عبوديت و ادب از حضرت ربوبي را نقل مي‌كند.