اين زندگينامهي خودنوشت اوست. بسيار كامل، پيچيده و دقيق. اينجاست كه او ميكوشد با خودش روراست باشد. در برابر صورتسازي از خود مقاومت ميكند. سيلويا پلاتي كه در اينجا ميبينيم نزديكترين فرد به چهرهي واقعي او در زندگي روزمرهاش است.
«تد هيوز»
آنچه در درست داريد همچون زندگينامههاي معمولي فقط شرح زندگي نويسنده نيست. بلكه سرچشمه و منشأ غالب آثار اوست. براي نويسندهاي كه كارش تا اين حد بر جزئيات و ظرايف زندگينامهاش متمركز است، روابط اهميتي ويژه دارد. دفتر حاضر چيزي ارائه ميدهد كه از هر زندگينامهي خودنوشت مهمتر است.از ميان اين صفحات و عبارات دلنشين صدايي به گوش ميرسد كه مانند اشعار سيلويا پلات صادق و بينظير است.
«فرانسيس مككالو، ويراستار كتاب»
نميخواهي فقط يك بار آن هم به شكلي زندگي كني كه در يك جملهي كلي بتوانند بگويند: «او يه دختر … بود» و نهايتاً در ۲۵ كلمه يا كمتر و بيشتر تو را شرح بدهند. ميخواهي هر قدر ميتواني زندگي كني… تو ثروتمندي… چون هجدهسالهاي، هنوز حساسي، هنوز به خودت ايمان نداري، كمي گستاخ حرف ميزني و اندكي معقول تا خطاهايت را بپوشاني. پس نميتوان تو را به احساساتي بودن، سانتيمانتالبازي يا رفتارها و تدابير زنانه متهم كرد.
«سيلويا پلات، برگرفته از متن كتاب»