fiogf49gjkf0d
نگارنده در اين كتاب به تاريخ اجتماعي ايران از ورود آرياييها به فلات ايران تا حملهي اسكندر مقدوني و پايان يافتن امپراتوري هخامنشي ميپردازد. مطالب كتاب با مهاجرت آرياييها به سرزمين ايران و اشاره به تاريخ مناطقي چون بلخ، سغد، نيسايه، خوارزم، و نيز مباحثي در خصوص نژاد آريايي، چيني، توراني و... آغاز ميشود. نويسنده در بخش دوم به سلسلههاي اساطيري پيشداديان و كيانيان و مقايسهي برخي شخصيتهاي اين دو سلسله با ريگ ودا، كتاب مقدس هنديان، ميپردازد. بخش سوم به بررسي اقوام سامي نژاد آشور و بابل در بينالنهرين و دولت عيلام در جنوب غربي ايران (خوزستان) و همچنين برخي جنبههاي تمدني اين اقوام باستاني اختصاص دارد. در بخش چهارم اقوام ايراني غرب فلات ايران همچون كاسيها، ماناها، مادها و پارسها به اجمال معرفي ميشوند. نبردها و لشكركشيهاي اين اقوام عليه يكديگر از جمله مطالب اين بخش است. در بخش بعدي به ظهور و قدرتگيري كورش هخامنشي اشاره ميگردد. وي تمام اين اقوام و حكومتها را يكپارچه كرد و نخستين شاهنشاهي بزرگ آن روزگار را به وجود آورد. پس از تاريخ سياسي، درخصوص اوضاع اداري، اقتصادي و قضايي بابل و بايگانيهاي كورش در شوش بحث ميشود. همين مباحث در دورهي جانشينان كورش تا پايان امپراتوري هخامنشي، موضوع ديگر بخشهاي كتاب را تشكيل ميدهد. در سه بخش پاياني كتاب به دين در ايران پيش از زرتشت، دين و آيين زرتشتي و قوانين و عادات در ايران باستان پرداخته ميشود. از جمله اظهارنظرهاي جالب نويسنده ميتوان به يكي دانستن ساروكين آشوري با اژيدهاك، همزمان دانستن كورش و زرتشت، يكسان دانستن كيخسرو كياني با كورش هخامنشي و كيگشتاسپ كياني با ويشتاسپ، پدر داريوش هخامنشي، اشاره كرد.