مفهوم لائيسيته مفهومي است بسيار گسترده و بسي محدود. گسترده است، زيرا در نخستين تحليل به رژيم‌هايي مربوط مي‌شود كه به آزادي اعتقاد و وجدان احترام مي‌گذارند يعني فرض را بر اين نهاده‌اند كه دولت نه به بخشي از مردم، بلكه به همگان تعلق دارد و نبايد به افراد به سبب گزينش راه و روش‌ زندگي‌شان تبعيض روا داشته شود. محدود است، زيرا هرچند اين واژه و ارجاعش به نبرد با ايده‌ي دخالت كشيشان در سياست، در سنت فرانسوي بسيار پرمعناست و اگر چه در اين سنت، افزون بر اسلام و تاييد آزادي ديني، به جدايي دولت از مذهب‌ها ارجاع مي‌دهد، اما بسياري از كشورهاي ديگر كه به آزادي اعتقاد و وجدان و اصل عدم تبعيض، احترام مي‌گذارند با آن چندان آشنا نيستند. گفتني است ايالات متحده به رغم ناآشنايي با اين واژه، پيش از بسياري از كشورهاي اروپايي از جمله خود فرانسه، به اصل لائيسيته جامه‌ي عمل پوشاند. بدين‌سان كه با مستقل كردن دولت فدرال از همه‌ي مذهب‌ها، در واقع آن را لائيك كرد. نويسنده در كتاب حاضر در آثار با تعريفي نسبتا ساده و عام از لائيسيته مي‌كوشد خواننده را بامسائل، تاريخ، بحران‌ها، پيچيدگي‌ها و مباحث اساسي لائيسيته آشنا سازد. محور بحث‌هاي كتاب بيش‌تر، كشورهاي اتحاديه‌ي اروپاست.