تاريخ موسيقي با سرودهاي گرگوري آغاز شده است. اين آغاز چيزي شبيه به اين بود: در قرن ششم ميلادي يا حدود آن، يك روز صبح گروهي از پسرها براي برگزاري مراسم دعاي صبحگاهي در صومعهي محل جمع شده بودند. يكي از راهبها كه شب گذشته مشغول ترجمهي قسمتي از نامهي پولس قديس به افسسيان يا مطلبي از اين قبيل بود و تا ديروقت بيدار مانده بود، در وسط مراسم به خواب رفت. براي اين كه صداي خروپف او به گوش راهب بزرگ نرسد، بعضي از راهبها شروع به خواندن جملههايي از مزامير داوود به آواز كردند و آواز خواندن به اين ترتيب به وجود آمد. به هر تقدير، در حدود قرن نهم، اصول آوازهاي گرگوري به عنوان بخشي از آداب و مراسم راهبها درآمده بود و آنها را موظف ميكرد چه بخوانند و كي بخوانند و چهقدر بخوانند. "گوييدوي" اهل آرترزو، همان كسي بود كه متوجه شد اگر كاتبان موسيقي هنگام نوشتن، از خطها يا نشانههايي براي راهنمايي استفاده كنند، نگارش موسيقي به مراتب آسانتر خواهد بود. نگارنده در اين اثر، اظهارنظرهايي كنايهآميز در باب تاريخ تحول موسيقي ابراز كرده و ضمن آن حقايقي از زندگي آهنگسازان بزرگ معاصر و كلاسيك را بازگو ميكند كه از آن جملهاند: باخ، بتهوون، كيج، پالسترينا، برد، كلارك، پرسل، مويتهوردي، ويوالدي، هندل، هايدن، موتزارت، واگنر، برامس، و شوبرت.