اين كتاب حاوي داستان‌هايي است كه در خصوص احساسات يك‌پدر در مواقع مختلف زندگي به نگارش درآمده است. اين داستان‌ها به نقل از پدران و يا فرزندان و نوادگان آن‌ها بازگو شده است. عناوين برخي از اين داستان‌ها عبارت است از: لحظه‌اي كه براي هميشه از دست رفت، چه‌طور شد كه در يك فيلم بازي كردم؟، بوي علف، گذر سريع موفقيت‌هاي بزرگ، قضاوت كردن، دندان شيري، راز كادوي شب والنتين، اولين داستان ماهيگيري من، پدر در دريا، يك پدر ورزشكار، و بيش از يك دوست. براي نمونه "راز كادوي شب والنتين" روايت پدري است كه به مناسبت روز والنتين از سه فرزندش هديه‌اي دريافت كرده و اكنون پس از گذشت سال‌ها هم‌چنان آن هديه را نگاه داشته است. در داستان به نقل از وي آمده است: "هيچ‌كس نمي‌داند كه من هنوز آن هديه‌ي شب والنتين را نگاه داشته‌ام. هرچند وقت يك‌بار به سراغ كمدم مي‌روم و آن را باز مي‌كنم و به خاطرات خوش گذشته بازمي‌گردم. اين چيزي است كه مي‌توانم آن را لمس كنم و باورش كنم. چرا كه حالا ديگر از آن دست‌هاي كوچك كه به گرمي دور گردنم حلقه مي‌زد، خبري نيست. اين گنج پنهان من است كه نشانه‌ي عشق و محبت است. آن را با من به خاك بسپاريد چرا كه دلم مي‌خواهد هميشه در كنارم باشد".