اين كتاب حاوي داستانها، سرودهها و توصيههايي در خصوص عشق ورزيدن به خود و ديگران است. براي نمونه در "يك فرشته چه شكليه؟" راوي كه مربي نقاشي است از هنرجويان ميخواهد تا تصويري از يك فرشتهي زيبا را رسم كنند. بيشتر بچهها، تصويري از دختري زيبا با يك جفت بال سفيد را در حال پرواز در آسمان ترسيم ميكنند. اما از ميان آنها "روژين" قلبهايي به رنگ قرمز را بر روي كاغذ ميآورد. به تصريح راوي: "آن روز من درس بزرگي از روژين 9 ساله آموختم. او به من آموخت كه قلبهايي اطرافمان هستند كه همگي فرشتهاند؛ قلبهايي خالص، پاك و زيبا كه موهبت خدايند و هرگاه به آنها نياز داشته باشي همراه تواند و به ياريت ميآيند". برخي عناوين داستانهاي كتاب عبارت است از: مخدوم يا خادم، احساس مفيد بودن، پرواز فرشته، آقاي گيلسپاي، معلم، خشونت از كجا آغاز ميشود؟، صورتحساب بيمارستان، يك قاشق اغماض، هديه، اداي دين، جنبش عدم خشونت، واگن درجهي چهار، طبيعت انسان، گفت و گو، و امپاتي.