داستانهاي خاله پانچيتا بر اساس سنت امروزهي مردم اصيل و بومي كاستاريكا و به زبان عاميانه، تدوين شدهاند. سه داستان اول از جادوگري و سحر و ده داستان پاياني كتاب از شيطنتهاي خردمندانه و زيركانهي آقاخرگوشه حكايت دارد. تمامي آنها ساختگياند، گرچه موضوع داستانها برگرفته از ادبيات آفريقايي است، ولي نويسنده با قلم خود، خلق و خوي محلي آنها را طوري تغيير داده كه به ادبيات كاستاريكايي تبديل شدهاند. كتاب مشتمل بر بيست و دو داستان كوتاه است. اولين داستان با نام "حل معما"، ماجراي پسر احمقي است كه وقتي پيشنهاد پادشاه را مبني بر اين كه هركس بتواند سه معماي بيجواب طرح كند و همچنين سه معماي ديگر را كه پادشاه طرح ميكند، حل كند ميتواند با دخترش ازدواج كند را ميشنود و تصميم ميگيرد به اين پيشنهاد عمل كرده و با دختر پادشاه ازدواج كند. در ابتداي راه خوششانسيهايي به او رو ميكند اما....