نويسنده در اين كتاب بر مبناي كشفيات باستانشناسي سعي دارد تا به جنبههاي مختلف مسالهي آرياييها بپردازد. سرچشمه و پراكندگي زبانهايي كه به اعتقاد نويسنده اوپاييها وارث آنها به شمار ميروند يكي از حوزههاي مورد توجه نويسنده بوده است. ايشان به جاي اصطلاح هند و اروپايي، اصطلاح كلي و كوتاهتر "آريايي" را پيشنهاد ميكند. همچنين در پي اين است كه آگاهيهاي ادبي شرق باستان و منطقهي درياي اژه را با اطلاعات باستانشناختي و مردمشناختي كامل كند. و در زمينهي مباحث نژادي، بررسي سادهاي از تاريخ نژادي اروپا و آسيا را عرضه كند. در اين راستا كتاب به نه فصل تقسيم شده است. فصل اول به بحث زنان در دوران پيش از تاريخ اختصاص دارد. فصل دوم حضور آرياييها در پهنهي تاريخ و ورودشان در سرزمينهايي چون بينالنهرين، هند، آسياي صغير و ايران را دربرميگيرد. آريايي شدن كشورهاي حوزهي مديترانه همچون تراكياييها و فريگياييها، هلنيها و اژهايها، ايتالياييها و ... موضوع فصل سوم كتاب است. در فصل چهارم بازسازي فرهنگ آغازين آرياييها به كمك ديرينهشناسي زبان صورت ميگيرد و در فصل پنجم به بررسي حضور آنها بر اساس مدارك باستانشناسي اختصاص دارد. موضوع فصل ششم اين فرضيه است كه آيا اروپاي مركزي را ميتوان خاستگاه آرياييها دانست. در فصل هفتم به آرياييها در شمال اروپا و در فصل بعد به آرياييها در روسيهي جنوبي پرداخته ميشود. نقش آرياييها در تاريخ نيز موضوع آخرين فصل كتاب است.