نويسنده در كتاب حاضر بر آن است تا آنچه را كه خود براي رهايي از ترس و اضطراب به كار گرفته به مخاطبان خود نيز عرضه كند. به عقيدهي نويسنده هدف ياري رساندن به مخاطب به منظور انتخاب احساسي است كه ميخواهيم داشته باشيم، يعني به جاي تصور اين مطلب كه انسانها به ما لطمه ميزنند، تشويق شويم كه ديگران را دوست بداريم و آنها را دوست داشتني ببينيم و از اين طريق، عشق را تجربه كنيم. در اين راستا، كتاب به دو بخش كلي تقسيم ميشود. بخش نخست شامل قواعد معنويست كه ميتوان آن را براي يافتن شيوهي نگرش تازه به جهان به كار گرفت و بخش دوم نيز به چگونگي بهكارگيري اين درسها، مربوط ميشود و شامل مباحث سادهي قواعد معنوي و چند نمونه از كاربرد عملي آنهاست. در متن كتاب، نويسنده به بيان اين مطلب ميپردازد كه راه ديگري نيز براي نگرش به جهان وجود دارد و آن اين است كه تشخيص دهيم هويت حقيقي ما روحاني است، يعني واقعيت ما عشق است و جسم تنها نمودي از شكل است.