در جنگ جهاني دوم، سران سه دولت بزرگ متفق ـ استالين (شوروي)، روزولت (آمريكا) و چرچيل (انگلستان) ـ در كنفرانسي در تهران با يكديگر ديدار و مذاكره كردند كه بسياري از تاريخدانان اين كنفرانس را بالاترين نقطهي ائتلاف ضد هيتلري ميدانند. اين كتاب كه نتيجهي مشاهدات و حضور شخصي مترجم استالين، روزولت و چرچيل در اين كنفرانس است دربردارندهي اين مطالب است: تشريح سفر از مسكو به باكو، چگونگي و دلايل انتخاب باغ سفارت شوروي در تهران براي مذاكرات محرمانهي سه رهبر بزرگ جهان (زيرا مراكز جاسوسي آلمان براي سوء قصد به جان سران سه كشور در آمادهباش كامل به سر ميبردند.)، شرح ماجراي ديدار و گفتوگوي استالين و روزولت در سفارت شوروي در تهران، شرح وقايع جلسات عمومي كنفرانس تهران با حضور هياتهاي نمايندگي شوروي، آمريكا و انگلستان، تصميمات تهران، جشن تولد چرچيل در تهران (كه تصادفا جشن شصت و نه سالگي او مصادف با كنفرانس تهران شد)، بحث دربارهي تبهكاران جنگي و متن اعلاميهي نهايي كنفرانس تهران كه بدين مضمون است: "ما رئيسجمهور ايالات متحده، نخستوزير بريتانياي كبير و نخستوزير اتحاد شوروي طي چهار روز اخير در پايتخت متفق خود ـ ايران ـ با يكديگر ديدار و سياست مشترك خود را فرمولبندي و تاييد كرديم. ما عزم خود را در اينباره اعلام ميداريم كه كشورهاي ما چه در زمان جنگ و چه در دوران صلح، اشتراك مساعي خواهند داشت. در مورد جنگ بايد گفت كه نمايندگان ستادهاي جنگي ما در ميزگرد شركت كردند و نقشههاي خود را براي نابودي نيروهاي مسلح آلمان هماهنگ ساختند. ما ميپذيريم كه مسئوليت بزرگي در قبال مردم داريم و ما و همهي ملتها مسئوليتي در مقابل مصائب و دهشتهاي جنگ داريم. ما با مشاورين ديپلماسي خود مسائل آينده را بررسي كرديم و همراه با همهي كشورها بايد در امر نابودي خودكامگي، بردگي، ستم و نفرت تلاش كنيم. براي نابودي ارتش آلمان در روي زمين، زيردرياييهاي آنها در زير آب درياها و ويران ساختن كارخانههاي جنگي آنها از هوا، هيچ نيرويي در جهان نميتواند مانع كار ما شود". بخش پاياني كتاب شرح ماجراي اسارت "ياكف استالين"، پسر استالين، و صورتجلسهي بازپرسي به وسيلهي آلمانيها و در نهايت مرگش در اسارت است.