نگارنده در پيشگفتار اين كتاب با اشاره به اين كه اقتصاد كشاورزي، رشتهي خاصي از اقتصاد كاربردي است و از يك سو با علوم اجتماعي و از سوي ديگر با جنبههاي تكنيكي كشاروزي وجوه مشترك نسبتا زيادي دارد، بيشتر بر مسائل اقتصادي كشاروزي و سياستهاي لازم براي كشورهاي در حال توسعه در خصوص حل ين مسائل تاكيد دارد. بر اين اساس، وي با روشي توصيفي و تحليلي، ابتدا نقش كشاورزي را در توسعهي اقتصادي كشورهاي در حال رشدي چون ايران، به بحث ميگذارد ودر فصول دوم تا ششم ويژگيهاي توليد و عرضهي محصولات كشاورزي را بررسي ميكند. در اين بررسي به استفاده از قواعد و اصول اقتصادي، نحوهي كاربرد و تخصيص عوامل توليد به منظور كسب بيشترين درآمد، و چگونگي طرح و برنامهريزي توليد و بهرهبرداري ازمنابع كشاورزي به منظور دستيابي به اين هدف اشاره شده است. ويژگيهاي توليد و عرضهي محصولات كشاورزي و اثر آنها بردرآمد كشاورزان، موضوع فصل هفتم كتاب است. سيستم زمينداري و مالكيت، موضوع فصل هشتم و عرضهي محصولات كشاورزي، موضوع فصل نهم كتاب را تشكيل ميدهد. عناوين ديگر فصول كتاب عبارتند از: مصرف و تقاضا براي محصولات كشاورزي، كاربرد تكنولوژي دركشاورزي، سياست كشاورزي، سياست قيمتگذاري محصولات كشاورزي، وكشاورزي و تجارت بينالمللي.